به گزارش مشرق به نقل از ايسنا، در 80 کيلومتري شهرستان سبزوار، روستايي قرار دارد که شايد با تمام روستاهاي کويري ايران متفاوت باشد. روستاي «مزينان» با قدمتي چند هزارساله که چون نگيني در دل کوير ميدرخشد و در سنههاي مختلف کانون توجه محققين و تاريخ نويسان قرار داشته و دارد.
زماني ترکان بر اين ديار حملهور ميشوند و شکست سختي ميخورند. مردم مزينان بر دروازه شهر مينويسند: «اينجا سرزمين مرزبانان است و ما آماده جانفشاني هستيم». پسر «تيمورلنگ» در کوير مزينان کشته ميشود تا تيمور جرأت نگاه بد به اين نقطه نداشته نباشد.
در دوره قاجار، ناصرالدين شاه که از سفر زيارتي رضوي بر ميگردد چون به نزديک مزينان ميرسد شوق آن دارد که ديار شجاعان را از نزديک ببيند. خود در کتاب «مطلع الشمس» چنان توصيفي از آن ميکند که گويي ترس را از حضور مردان رشيدي که محافظت او را تا مزينان بر عهده ميگيرند احساس ميکند و در وصف آنان ميگويد: 50 سوار رشيد مزيناني مرا تا مزينان اسکورت کردند.
در «تاريخ بيهق» از اميران و حکيمان و عالمان مزينان تعاريف زيادي آمده است و در تاريخ انقلاب شکوهمند اسلامي خانواده معزز شريعتي در کانون حقايق اسلامي خوش ميدرخشند و بر عليه رژيم منفور پهلوي به مبارزه برميخيزند و در اين راه دکتر علي شريعتي جان خويش را نثار ميکند مرگ با عزت را در هجرت به جان ميخرد و غريبانه در جوار حرم مطهر بانوي صبر و استقامت حضرت زينب (س) به خاک سپرده ميشود.
صاحب اثر" سبزوار شهر ديرينههاي پايدار" از مزينان به عنوان زادگاه دانشمندان و انديشمندان ياد ميكند. «کندو» مينويسد: وجه تسميه آن بر وزن «امينان مزن» يعني دانشمند و انديشمند و «مزينان» يعني زادگاه دانشمندان و انديشمندان است و به راستي اين تعبير در دوران دفاع مقدس حضور گسترده فرزندان دلاور مزيناني در جبهههاي حق عليه باطل به حقيقت ميپيوندد و آنها عالمانه به معارف کلام معنوي امام زمان خويش نائل ميآيند و گروه گروه به جبهه ميشتابند و در اين راه 56 شهيد تقديم ميکنند.
وجود دو خانواده سه شهيد و پسر عموهاي شهيدشان و همچنين تشييع همزمان چهار شهيد «عمليات والفجر8» اين روستا را در حومه سبزوار متمايز از روستاهاي ديگر ميکند.
پدران، مادران، برادران و خواهران شهدا پس از سالها چون کوه استوار ايستادهاند و مادران ميگويند که اگر دوباره خصمي بر سرزمينمان هجوم آورد باز هم فرزنداني داريم که به ميدان بفرستيم و خودمان نيز اگر توان باشد سلاح برميداريم و ميجنگيم.
پدر شهيدان سيدمحمد، سيدحسين و سيدحسن حسيني که خود از رزمندگان و جانبازان جنگ تحميلي است و هم اکنون به علت بروز آثار شيميايي در بيمارستان بستري است با شور و شوق عجيب از مدت حضور خاطره انگيزش در جبهه ميگويد.
مادر شهيدان علي و محمد و حسين شهيدي که با قامتي خميده هميشه صبر و صلابت را شرمنده ميکند، ميگويد: درهشت سال جنگ،خوشهچيني ميکردم و درآمدش را براي رزمندهها ميفرستادم و اگردوباره جنگي بشود خودم به همراه شوهر پيرم و ديگر فرزندانم اولين نفراتي هستيم که سلاح برميداريم وبه جنگ ميرويم. من همان مادري هستم که که بادستان خويش فرزندش راکفن کرد و به خاک سپرد.
دومين ياواره 56 شهيد و ايثار گر روستاي مزينان سبزوار،29 ديماه جاري برگزار ميشود.
زماني ترکان بر اين ديار حملهور ميشوند و شکست سختي ميخورند. مردم مزينان بر دروازه شهر مينويسند: «اينجا سرزمين مرزبانان است و ما آماده جانفشاني هستيم». پسر «تيمورلنگ» در کوير مزينان کشته ميشود تا تيمور جرأت نگاه بد به اين نقطه نداشته نباشد.
در دوره قاجار، ناصرالدين شاه که از سفر زيارتي رضوي بر ميگردد چون به نزديک مزينان ميرسد شوق آن دارد که ديار شجاعان را از نزديک ببيند. خود در کتاب «مطلع الشمس» چنان توصيفي از آن ميکند که گويي ترس را از حضور مردان رشيدي که محافظت او را تا مزينان بر عهده ميگيرند احساس ميکند و در وصف آنان ميگويد: 50 سوار رشيد مزيناني مرا تا مزينان اسکورت کردند.
در «تاريخ بيهق» از اميران و حکيمان و عالمان مزينان تعاريف زيادي آمده است و در تاريخ انقلاب شکوهمند اسلامي خانواده معزز شريعتي در کانون حقايق اسلامي خوش ميدرخشند و بر عليه رژيم منفور پهلوي به مبارزه برميخيزند و در اين راه دکتر علي شريعتي جان خويش را نثار ميکند مرگ با عزت را در هجرت به جان ميخرد و غريبانه در جوار حرم مطهر بانوي صبر و استقامت حضرت زينب (س) به خاک سپرده ميشود.
صاحب اثر" سبزوار شهر ديرينههاي پايدار" از مزينان به عنوان زادگاه دانشمندان و انديشمندان ياد ميكند. «کندو» مينويسد: وجه تسميه آن بر وزن «امينان مزن» يعني دانشمند و انديشمند و «مزينان» يعني زادگاه دانشمندان و انديشمندان است و به راستي اين تعبير در دوران دفاع مقدس حضور گسترده فرزندان دلاور مزيناني در جبهههاي حق عليه باطل به حقيقت ميپيوندد و آنها عالمانه به معارف کلام معنوي امام زمان خويش نائل ميآيند و گروه گروه به جبهه ميشتابند و در اين راه 56 شهيد تقديم ميکنند.
وجود دو خانواده سه شهيد و پسر عموهاي شهيدشان و همچنين تشييع همزمان چهار شهيد «عمليات والفجر8» اين روستا را در حومه سبزوار متمايز از روستاهاي ديگر ميکند.
پدران، مادران، برادران و خواهران شهدا پس از سالها چون کوه استوار ايستادهاند و مادران ميگويند که اگر دوباره خصمي بر سرزمينمان هجوم آورد باز هم فرزنداني داريم که به ميدان بفرستيم و خودمان نيز اگر توان باشد سلاح برميداريم و ميجنگيم.
پدر شهيدان سيدمحمد، سيدحسين و سيدحسن حسيني که خود از رزمندگان و جانبازان جنگ تحميلي است و هم اکنون به علت بروز آثار شيميايي در بيمارستان بستري است با شور و شوق عجيب از مدت حضور خاطره انگيزش در جبهه ميگويد.
مادر شهيدان علي و محمد و حسين شهيدي که با قامتي خميده هميشه صبر و صلابت را شرمنده ميکند، ميگويد: درهشت سال جنگ،خوشهچيني ميکردم و درآمدش را براي رزمندهها ميفرستادم و اگردوباره جنگي بشود خودم به همراه شوهر پيرم و ديگر فرزندانم اولين نفراتي هستيم که سلاح برميداريم وبه جنگ ميرويم. من همان مادري هستم که که بادستان خويش فرزندش راکفن کرد و به خاک سپرد.
دومين ياواره 56 شهيد و ايثار گر روستاي مزينان سبزوار،29 ديماه جاري برگزار ميشود.